سلامت باشی SalamatBashi.ir

مهم تر از ۵ سکه زیرمیزی انتظار چهار ساله برای جراحی بود

مهم تر از ۵ سکه زیرمیزی انتظار چهار ساله برای جراحی بود

به گزارش سلامت باشی، در ایام گذشته انتشار یک نامه حواشی زیادی در رابطه با زیرمیزی گرفتن برخی پزشکان ایجاد کرد، نامه ای با این ادعا که معاون سابق وزارت بهداشت برای انجام یک عمل جراحی خارج از نوبت درخواست 5 عدد سکه بهار آزادی از خانواده یک بیمار داشته است.



مظاهر گودرزی: انتشار یک نامه در فضای مجازی و بعد یک استعفا؛ وضعیتی که سبب شد یک دفعه دیگر داستان دریافت مالی خارج از عرف یا همان زیرمیزی توسط برخی پزشکان برسر زبان ها بیفتد. همین چند روز قبل بود که یکی از معاونان وزارت بهداشت استعفا داد اما پیش از استعفای او متن نامه ای در فضای مجازی انتشار یافت، نامه ای که در آن ادعا شده بود این پزشک برای انجام عمل جراحی درخواست ۵ سکه بهار آزادی داشته است، بااینکه هنوز صحت و سقم این ماجرا تایید یا تکذیب نشده اما برخی باور دارند همین استعفا رنگ و بوی تایید می دهد. در بخش دیگری از این نامه نوشته شده اگر ۵ سکه بهار آزادی پرداخت نشود بیمار باید حدود چهار سال در لیست انتظار جراحی بماند، موضوعی که جدا از داستان سکه ها مورد تایید است، طوری که رضا لاری پور، سخنگوی سازمان نظام پزشکی به خبرآنلاین می گوید: «لیست انتظار جراحی اطفال در بیمارستان های دولتی دو سال است.»

لاری پور در این گفت و گو به دلیلهای رواج زیرمیزی در جامعه پزشکی، شلوغی بیمارستان های دولتی و بی انگیزگی پزشکان برای طبابت می پردازد.

متن کامل این گفت و گو را در ادامه بخوانید.

وقتی اقتصاد کشوری نابسامان می شود افراد دست به انجام کارهای نامتعارف می زنند
*شما در سازمان نظام پزشکی آماری درباره ی موارد دریافت یا درخواست زیرمیزی توسط پزشکان دارید؟

دریافت پول های غیرمتعارف اساساً بیشتر به حوزه وزارت بهداشت، معاونت های درمان، اداره نظارت بر درمان، سامانه ۱۹۰ و مجموعه های در رابطه با این بخش است. اگر دنبال آمار شکایت ها هستید، باید بگویم شکایت هایی که به سازمان نظام پزشکی می رسد عمدتا درباره ی قصور پزشکی است، نه دریافت های مالی.

*جدا از ماجرایی که اینروزها مطرح شده چرا پدیده زیرمیزی گرفتن در جامعه پزشکی دیده و شنیده می شود؟

وقتی اقتصاد کشوری نابسامان می شود و هزینه خدمت فرد متناسب با تلاش او پرداخت نمی گردد، افراد دست به انجام کارهای نامتعارف می زنند و این فقط مختص پزشکان نیست و امکان دارد در هر حوزه دیگری هم رخ دهد.

*اما این اتفاق در جامعه پزشکی نسبت به مشاغل دیگر غیرقابل پذیرش تر است، قبول دارید؟

بله چون پزشک با جان مردم سروکار دارد و مردم هنگام رفتن به پزشک به طور معمول مستأصل هستند. اما توجه کنید تعرفه های پزشکی در ۲۰ سال قبل متناسب با تورم و هزینه های واقعی ارایه خدمات رشد نکرده است. وقتی تعرفه ها بشکل دستوری و بدون توجه به واقعیت اقتصاد تعیین شود، دو اتفاق می افتد؛ در گام اول تعطیلی مراکز است، بطورمثال آزمایشگاه، مرکز تصویربرداری یا اتاق عمل که با این شرایط توان ادامه فعالیت ندارند تعطیل می شوند، نتیجه آن کاهش دسترسی مردم به خدمات است، در حقیقت وقتی دسترسی مردم به خدمات کم شود، بیماریها بیشتر می شود، مرگ ومیر بالا می رود یا بیماران مجبور می شوند برای درمان به کشورهای دیگر مراجعه نمایند. در چنین شرایطی احتمال سوءاستفاده هم بیشتر می شود. گام دوم در خوش بینانه ترین حالت پزشک مجبور است کیفیت کارش را کم کند، یعنی تعداد بیمار بیشتر می شود و کیفیت خدمات افت می کند، این هم خودش یک لطمه جدی دیگر است و بازهم لطمه اصلی به مردم می رسد.
قیمت ماست در سال ۶ بار گران می شود اما تعرفه درمان فقط یک دفعه تغییر می کند
*این اختلاف هزینه در ارایه خدمات پزشکی را چه کسی باید پرداخت کند؟

این هزینه ها یا باید از مردم دریافت شود یا دولت بعنوان نهادی که تامین سلامت جزو وظیفه ش هست باید آنرا پرداخت کند، یا باید از راه بیمه ها به پزشک و مراکز درمانی پرداخت گردد. کدام حرفه در کشور سراغ دارید که فرد سرِ کار برود و هشت، نه یا ده ماه بعد حق الزحمه اش را دریافت کند؟ در هیچ حرفه ای چنین چیزی قابل قبول نیست. اگر چنین اتفاقی بیفتد، آن حرفه فوراً اعتصاب می کند و کار را تعطیل می کند، ولی در عرصه پزشکی چنین تأخیرهایی متاسفانه به یک امر عادی تبدیل گشته است. این ها همه ظلم هایی است که در حق جامعه پزشکی شده و نتیجه اش بی انگیزگی، ترک شغل، مهاجرت شغلی یا مهاجرت از کشور است.

در همه کشورهای دنیا هزینه سلامت بالاست، ولی در ایران هزینه های درمان در کمترین سطح ممکن قرار دارد. اگر به کشورهای منطقه مثل پاکستان، افغانستان، عراق یا ترکیه نگاه کنید، هزینه های درمان در آن کشورها ۱۰ تا ۲۵ برابر ایران است، طبیعتاً مردم توان پرداخت چنین هزینه هایی را ندارند، ازاین رو یا دولت یا بیمه ها باید این هزینه ها را بپردازند، برای همین مشکل اصلی تنظیم ناصحیح تعرفه ها توسط دولت می باشد، این درحالی ست که قیمت ماست در این کشور طول یک سال شش بار افزوده شده اما تعرفه پزشکی سالی یک دفعه افزوده می شود آن هم کمتر از نرخ تورم، با این وضعیت مشخص است شما آدم ها را به سمتی می برید که خدایی ناکرده دست به چنین کارهایی ]دریافت زیر میزی[ بزنند، این به آن معنا نیست که دریافت سکه و زیرمیزی قابل توجیه است، ولی باید بررسی که چرا یک فرد سالم به این وضعیت افتاده است.

استعفای معاون وزیر نقطه قوت است
*با این روندی که شما لطمه شناسی کردید شاید یک پزشک جوان زیرمیزی بگیرد، اما ما الان خبرهای دریافت زیر میزی توسط پزشکان قدیمی و حتی دارای پست و مقام را می شنویم دراین موارد که واقعاً قابل پذیرش نیست؟

اتفاقاً این پزشکان قدیمی که پزشک افراد معروف هستند هم امکان دارد در معرض این مشکل قرار بگیرند.

*اما خبر اخیر درباره ی دریافت یک پزشک معروف از یک خانواده معمولی است؟

ببینید، من با این مورد کاری ندارم، ضمن این که درباره ی این مورد اخیر یک نکته مهم بگویم، هرکسی که بطورمثال با من لج هست می تواند چنین مطلبی را بنویسد، ازاین رو ابتدا باید صحت و سقم آن بررسی شود، با این وجود ما فرض را بر صحت گذاشته ایم که داریم این صحبت ها را انجام می دهیم، اما نباید بدون مدارک کافی در رسانه ها اعلام نماییم که فلانی این کار را انجام داده است، ضمن این که راه قانونی رسیدگی به چنین شکایاتی هم مشخص است، دادگاه، تعزیرات، سامانه ۱۹۰ و سایر مسیرهای رسمی. انتشار این موارد در رسانه بدون پیگیری قانونی، صحیح نیست.

*اما تغییر و تحول اخیر در وزارت بهداشت و استعفای این پزشک از مسئولیت دولتی خودش بنظر می رسد خبر زیرمیزی را تایید می کند، این طور نیست؟

تغییرات در وزارت خانه امکان دارد همزمان با این اخبار اتفاق بیفتد، اما الزاماً دلیل آن زیرمیزی نیست. عوامل مختلفی می تواند در این تغییرات نقش داشته باشد، مسایل خانوادگی یا شخصی، فشارهای بیرونی، عدم تناسب فرد با ایده های وزیر، یا هر موضوع کاری دیگری، ضمن این که استعفا چه به علت خبری که انتشار یافته باشد یا هر موضوع دیگری یک نقطه قوت است، چونکه بالاخره ما به این نتیجه رسیدیم که اگر اتفاقی می افتد فرد باید عذرخواهی کند و استعفا بدهد. متاسفانه الان آدم هایی هستند که با عدد رقم های هزاران برابر عددی که در این نامه مطرح شده به بیت المال ضرر رساندند و الان در مسئولیت هستند.

*الان عدد و رقم های زیرمیزی در عرصه پزشکی چقدر است؟

شما اتفاق هایی که در چای دبش افتاد را درنظر بگیرید...
مهم تر از ۵ عدد سکه در آن نامه انتظار چهار ساله برای جراحی بود
*قطعاً از چای دبش و موارد مشابه کمتر است، ولی می خواهم بدانم شما در عرصه پزشکی از چه رقم هایی باخبر هستید؟

اجازه بدید این طور بگویم، اگر مردم شکایت یا مستنداتی ارائه نمایند این موارد رسیدگی می شود، پول بازگردانده شده، فرد جریمه شده یا حکم لازم صادر گردیده است. حتی می توانید آمار دقیق تر را از تعزیرات هم بپرسید. به طور معمول در قسمتهایی مثل داروخانه ها، درمانگاه ها و کلینیک ها این مسایل بیشتر دیده می شود. پزشکان متخصصی مثل متخصص اطفال، بیهوشی یا داخلی در عمل نمی توانند زیرمیزی بگیرند؛ بطور معمول زیر میزی ها برای عمل های جراحی پزشکی گرفته می شود. ضمن اینکه من می خواهم به نکته مهمتری از ۵ عدد سکه در نامه انتشار یافته اشاره کنم.

چه نکته ای؟

در آن نامه نوشته شده بود بیمار برای عمل در بیمارستان دولتی باید چهار سال معطل بماند. چرا کسی به این نکته توجه نکرد؟ شما فکر کنید یک بیماری حاد دارید اما به شما می گویند نوبت عمل شما چهار سال دیگر است، فکر می کنید درصد زنده ماندن آن فرد یا کیفیت زندگی او چه طور پیش می رود؟

*اما انگار با ۵ عدد سکه این انتظار چهار ساله، یک شبه می شود؟

دقیقا نکته همین هست، چرا باید چهار سالی وجود داشته باشد که مجبور شویم با ۵ عدد سکه آنرا کوتاه کنیم؟ وزارت بهداشت اول باید آن چهار سال انتظار را حل کند، اگر وزارت بهداشت آن انتظار چهار ساله را حل کرد دیگر بیمار تصمیم گیر است نه پزشک.

انتظار جراحی اطفال در بیمارستان های دولتی دو سال است
*الان معدل انتظار بیماران برای جراحی چقدر است؟

امروز فهرست انتظار جراحی اطفال در بیمارستان های دولتی دو سال است چون کسی نمی رود رشته هایی مثل جراحی اطفال بخواند، خیلی از رشته های تخصصی ما خالی مانده اند، از سه چهار سال قبل از تریبون های مختلف، از نماز جمعه گرفته تا جلسات رسمی این خطر را به دولت، رئیس جمهوری و مقامات بالاتر منتقل کردیم، گفتیم برای جامعه پزشکی فکری کنید؛ پنج سال آینده کشور با خطر جدی مواجه است. اما برخی مسئولان راهکار را در افزایش ظرفیت پزشکی و تربیت پزشک بیشتر می دانند، این تصور بطورکامل غلط است. اول این که تربیت پزشک ۷ تا ۱۰ سال زمان می برد، دوم این که پزشک باید تجربه و مهارت کسب کند، سوم این که ما هزینه تربیت این پزشکان را از مالیات مردم می دهیم، اما در نهایت خیلی از آنان به کشورهای دیگر مهاجرت می کنند؛ یعنی در عمل بهترین استعدادها را آموزش می دهیم و تقدیم نظام سلامت کشورهای دیگر می نماییم.

*حالا که اینجا رسیدیم شما آماری از مهاجرت پزشکان دارید؟

آمار دقیق لحظه ای ندارم، اما سال قبل بیشتر از ده هزار نفر درخواست گواهی «گود استندینگ» از نظام پزشکی داشتند و تعداد قابل توجهی در طول این سال ها از کشور رفته اند. این عدد واقعا دهشتناک است و باید توجه کنید که وقتی می گویم جامعه پزشکی، یعنی همه جامعه پزشکی که شامل پزشک، پرستار، دندان پزشک، داروساز، ماما، پیراپزشک و همه این حوزه ها است.

قبلاً بیشتر پزشکان عمومی مهاجرت می کردند؛ اما حال پزشکان متخصص و فوق تخصص هم درحال خروج هستند. در سالهای گذشته کمترین آمار خروج در ارتباط با داروسازها بود، اما حتی در آن گروه هم روند رو به افزایش است. بعضی دوستان با داده های خام می گویند آمار کاهش یافته؛ درحالی که این طور نیست. تنها بدین سبب کم تر گویی دلار گران شده و کشورها پذیرش را مشکل تر کرده اند، اگر همین امروز قیمت دلار پایین بیای و سایر کشورها آسان تر پذیرش انجام دهند، موج مهاجرت باردیگر شدت می گیرد و سر به فلک می گذارد.

بسیاری از مطب ها، درمانگاه ها و کلینیک ها به علت تعرفه های غیرواقعی و ناتوانی در تامین هزینه هایشان تعطیل شده اند. ازاین رو علاوه بر مهاجرت جغرافیایی، مهاجرت شغلی هم روی داده، پزشک می رود دنبال شغل دیگر چون نمی تواند ادامه دهد، بعضی می گویند پزشکان بسمت ساخت وساز، املاک یا طلافروشی رفته اند، من همیشه می گویم وای بر مملکتی که پزشکش مجبور شود به جای طبابت به سراغ مشاغل دیگر برود. این تقصیر پزشک نیست؛ تقصیر شرایطی است که کشور برای او ایجاد کرده، هیچ پزشکی که بیشتر از ۲۰ سال درس خوانده، علاقه ندارد حرفه اش را رها کند.


منبع:

1404/09/12
10:15:26
5.0 / 5
7
مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
X

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۹ بعلاوه ۴
لینک دوستان سلامت باشی

پربیننده ترین ها

پربحث ترین ها

جدیدترین ها

سلامت باشی سلامت باشی
salamatbashi.ir - مالکیت معنوی سایت سلامت باشی متعلق به مالکین آن می باشد